مورد خوب برای کار = گزینه ی خوب ...
مورد معامله = چیز یا کالا ی همگهولی
مورد احترام = آزرمناک، آزرمگین
مورد اختلاف = نادمنانیانگیز، نادمنانیگین، نادمنانیناک (دَمنانی = توافق)
مورد اطمینان = بیگمانیناک، ناگمانگین، ناگمانناک
مورد حمایت = اندر پشتیبانی
مورد اعتماد = ابستانگین، ابستانناک، آوتناک (آوَت، اَبِستان = اعتماد)
در مورد = اندرباره یِ
زمان اکنون : آن موضوع مورد بررسی است (آن پدک(padk) بررسی همیشود(= اندر حال بررسی است))
او مورد شک است (او شکانگیز است، او شکناک است)
آن مورد پسند من است (آن را میپسندم)
مصدریک : مورد بررسی قرار دادن (بررسی کردن)
گدرگ نادیده (نقلی) (مورد استفاده قرار گرفته است) (به کار برده شده است، آن را به کار برده اند)
گدردگ : مورد حمله قرار گرفت (بدو آفندیدند، بدو هله کردند، بدو واسرنگ(حمله)کرده شد )