درود
بسیار ارزشمند و آموزنده و با زبانی ساده.
دیدگاه من دربارهی برابرسازی واژگان بیگانه تازه که با پیشرفت روزافزون دانش و فناوری به شمار اینگونه واژگان هم افزوده میشود چنین است:
پیش از هر چیز، آنچه بیشتر باید بدان اندیشید، پذیرش برابرها از سوی مردم و کاربران زبان است (که در اینجا سخن از زبان پارسی ست)
برای نمونه، دو واژهی «یارانه» و «رایانه» را بررسی میکنم:
همانگونه که میدانید این دو واژه در دورههای زمانی نزدیکی از سوی فرهنگستان برگزیده و در رسانههای کشور برای جایگزینی آگاهیرسانی شد. چه بسا واژه «رایانه» زودتر از «یارانه» برگزیده شد. پس چگونه است که «یارانه» آنچنان در میان مردم رواج یافته که این روزها هستند کسانی که نمیدانند «سوبسید» چه بوده است و چیست!
در برابر آن، ناکامی واژه «رایانه» را نمیتوان تنها ز بخت بد دانست. این واژه نه تنها زمانی برگزیده شد که کار از کار گذشته بود، بلکه در گزینش آن درباره پذیرش مردمی و استفاده از واژگان آشنا چنان که باید اندیشیده نشده بود و سرانجام کار اینگونه شد که چیزی به شکست بیبازگشت این واژه نمانده است.
گمان من این است که فرجام واژه «اکنونیدن» هم جز این نخواهد بود زیرا زمان چندانی به سرنوشت یکسان واژه «بهروزرسانی» با «یارانه» نمانده است.