هیچ بیدادی(بی قاعده گی) در کارواژگان پارسی نیست
رفتن : رُ/رَ (ریشه رفتن، روش،مرو و ...)+ ف(پسوند واکه یار) + ت(نشانه گذشته) + َن(بنواژ(مصدر)ساز)
رو: رُ (همان ریشه پیشین است.)
روش: رَ (ریشه) + و (واکه یار) + ِش(بنواژساز)
نکته یکم : همخوان(صامت)های (ف)(و)(ب) میتوانند به هم بدل شوند.
مانند ابزار(افزار)،کوفتن و کوبیدن،شنفتن و شنیدن و...
نکته دوم : چون ریشه (رُ) به یک واکه پایان میابد برای آسان شدن گویش(تلفظ) یک واکه یار افزوده شده.
درباره کارواژه(فعل) شنیدن نیز همین داد(قاعده) پابرجاست.
شنفتن: شنُ (ریشه) + ف (واکه یار) + ت (نشانه گذشته) + َن (بنواژساز)
می شنوم: می(نشانه اکنون پیوسته) + شنُ (بن) + و (واکه یار) + َم (شناسه یکم کس)
نکته افزودنی: می و همی ناهمسان اند.
می: نشانه پیوستگی کاواژه است
همی: نشانه پیوستگی داستانی(نقلی) کارواژه است