بر بنیاد واژه نامه ها ، بیمه واژه ای است هندی که برابر پارسی آن تاوان است . بر پایه نوشتههای جاحظ، نویسنده عرب که کتابهایی پیرامون تاریخ باستانی ایران نوشته است، دولتهای باستانی ایران از خانوادههایی که در آیین جشنهای نوروز هدیهای به ارزش 10 هزار درهم یا بیشتر به پادشاه میدادند، در رویدادهای ناخواسته و گرفتاریهای مالی پشتیبانی میکرد. او در کتاب التاج فی اخلاق الملوک چنین آورده است:
،، اگر ارزش هدیهها به ده هزار درهم رسید آن را در دیوان ویژه بنویسند و اگر در طی سال اتفاقی برای هدیهدهنده رخ دهد که نیازمند کمک گردد، مانند این که بلیهای بر او برسد یا ساختمانی بسازد یا مهمانی بزرگ و ولیمهای بدهد یا پسر زن دهد یا دختر به شوی فرستد و هدیه او ده هزار درهم بوده، دو برابر آن را به عنوان کمک به او بدهند. ولی اگر هدیه او چیز کوچکی بوده، مانند پیکانی یا سیبی یا ترنجی و مانند آنها، بر شاه است که در هنگام نیازمندی او به اندازهای که اخلاص و وفاداری هدیهدهنده مقتضی آن و خیلی بیش از اندازه هدیه او باشد، او را پاداش دهد. و اگر کسی از این افراد در هنگام نیازمندی کمکی به او نمیرسید، وظیفه داشته است که آن را به دیوان اطلاع دهد و از زنده نگهداشت این آیین غفلت نکند.،،
بیمه ی حوادث در زمان بهرام گور ساسانی :
در ایران باستان تاوان (بیمه) برای پیشامدهای نابهنگام ، یا ناهنجار نیز پرداخت می شده است :
کسی کاو ندارد بر و تخم و گاو
تو با او بتندی و زفتی (1) مکاو
بخوبی نوا کن مر او را ز گنج
کس از نیستی ، تا نباشد به رنج
ور ایدونکه باشد زیان از هوا(2)
نباشد کسی بر هوا پادشا
چو جایی بپوشد زمین را ملخ
بر و سبزه کشتمندان بشخ
تو از گنج ، تاوان آن ، بازده
به کشور ز فرموده ، آواز ده
از آنجا که کشور بفرمان شاه است و کارگزاران شاه و کشور را می باید که زندگی و جان مردمان را پاسدار باشند ، هر آینه دزدی چیزی از کسی می برد ، تاوان آن نیز از گنج پرداخت می شد:
بیمه ی دزدی (سرقت) :
اگر در ، گذشته ز شب ، چند پاس
بدزدد ز درویش ، چندی پلاس(3)
بتاوانش ، دیبا فرستم ز گنج
بشویم دل غمگنان را ز رنج
و گر گوسپندی برند از رمه (4)
به تیره شب و روزگار دمه (5)
یکی اسب پرمایه تاوان دهم
مبادا که بر وی سپاسی نهم
بیمه ی عمر :
و نیز آنانکه در جنگ آسیب و سختی می دیدند ، از تاوان برخوردار بودند .
چو با دشمنان ، کارزاری بود
و زان رزم ، خسته سواری بود
فرستمش هر ساله گنج و درم
نداریم فرزند او را دژم (6)
این پاسداری تنها از مردمان نبوده است که جانوران پیر نیز تا پایان زمان ، از پرورش کارفرمایان خود برخوردار بوده اند .
بیمه ی جانوران :
مریزید هم خون گاوان ورز
که ننگ است از گاو کشتن به مرز
ز پیری ، اگر گاو ، بیکار گشت
بچشم خداوند (7) او خوار گشت
نباید ز بن (8) کشت ، گاو رهی
که از مرز بیرون شود فرهی (9) !
تاوان در میان فرمانروایان ایرانی پس از اسلام:
در ایران پس از اسلام از جمله بیمههایی که در سرزمینهای ایرانی وجود داشت، بیمه بهداشت بود..بیمارستان هایی در شهرهای گوناگون، بویژه ری، فیروزآباد، نیشابور، سیستان، اصفهان، مرو، خوارزم ، بنیانگذاری شده بود که هزینه آنها، از دستمزد پزشکان و کارکنان تا هزینه دارو و غذا، را دولت میپرداخت یا در بیشتر جاها از موقوفهها پرداخت میشد. بیمارستان عضدی بغداد، که به فرمان عضدالدوله دیلمی (فرمانروایی که نژاد خود به ساسانیان می رسانید) ساخته شد و محمد بن زکریای رازی به ریاست آن برگزیده شده بود، از پیشرفتهترین بیمارستانهای آن زمان بود. در آن بیمارستان حتی پس از این که بیمار از بیمارستان مرخص میشد، هزینه زندگی او برای شمار روزهایی که بنا به تشخیص پزشک باید استراحت میکرد، از سوی بیمارستان پرداخت میشد تا بار دیگر بیماری او بازنگردد و هزینهای به بیمارستان تحمیل نشود.
.....................
*
1 - زُفتی = بخیلی
2 - منظور خشکسالی و زیان هایی است که از برف و باران های سخت به کشاورزان وارد می آید .
3 - پلاس = جامه ی پشمی
4 - رمه = گله
5 - دمه = تیره شب و مه و ابر
6 - دژم = اندوهگین و ناخرسند
7 - خداوند = صاحب . دارنده
8 - بن = بیخ - از بن = از بیخ = اصلا و هرگز
9 - فرهی = شکوه و شوکت
*
..........................................
یاری نامه های نوشتار :
حقوق جهان در ایران باستان – فریدون جنیدی - نشر بلخ
تاریخچه بیمه در جهان – همشهری
شاهنامه ی فردوسی - ویرایش مهدی قریب - نشر دوستان
گوشزد : برای آگاهی از چگونگی حق بیمه و تاوان در زمان پادشاهی کیقباد می توانید به کتاب " حقوق جهان در ایران باستان " نوشته ی فریدون جنیدی - رویه ی 182 بنگرید .
دیدگاهها