رياضيداني مبتكر و فيلسوفي متعهد
فرزانه نيشابور عليرغم شهرتي كه در جهان دارد هنوز افكار فلسفي و اكتشافات علمياش حجاب بر رخ دارند و تمام وجوه منشور فكرياش بر ما شناخته نيست. حكيم خيام را غالباً از خلال برخي رباعيات منسوب به وي ميشناسند. رباعيات آشفتهاي كه هيچگونه همخواني با مقام فلسفي و عقايد مذهبياش ندارد. همين رباعيات منسوب به خيام بود كه چهرهاي وهمآلود از او ساخت. چهرهاي كه هر كس به ميل و اراده خود آن را تفسير و تأويل ميكرد تا بدانجا كه حتي در دورههايي وي را به زنديق بودن متهم كردهاند! اما در ساليان اخير به همت برخي فعاليتهاي علمي اصحاب انديشه قرائت شفافتري از حكيم خيام به جامعه علمي – آكادميك ارائه شد. بياغراق بخشي از اين روشنگري در باب شناخت وجوه مختلف انديشه عمر خيام مرهون سه ويژه نامه «فصلنامه فرهنگ» است كه به همت دكتر جعفر آقاياني چاوشي منتشر شد. وي از خيامشناسان برجسته كشور و عضو هيأت علمي دانشگاه صنعتي شريف است كه دكتراي خود را از دانشگاه پاريس 7 (ژوسيو) در رشته اپيستمولوژي و تاريخ علم اخذ كرده است. با وي پيرامون وجوه انديشه حكيم عمر خيام به گفتوگو نشستيم كه ميخوانيد:
علت نامگذاري روز تولد خيام به عنوان روز رياضيات چيست؟
کسانی که این نامگذاری ها را کرده اند غالباً متخصص در تاریخ علوم اسلامی نبوده اند، مثلاً روز تولد خواجه نصیر روز مهندس نامگذاری شده و ما نمی دانیم علت این نامگذاری چیست؟ حكيم عمر خیام، این دانشمند گرچه یک ریاضیدان بزرگ و مبتکر است اما بزرگترین ریاضیدان جهان اسلام و یا ایران نیست. ما در تاریخ علم ایران ریاضیدانانی به مراتب بزرگتر از خیام داریم که متأسفانه اغلب مردم ایران حتی نام های آنها را نیز نشنیدهاند. مانند ابوسهل کوهی و ابوالوفای بوزجانی و غیره.
پس علت شهرت حكيم خيام چيست؟
چیزی که خیام را مشهور کرد در وهله اول پیدایش تعدادی رباعی بود که در چند کتاب تاریخی و عرفانی قدیم به او منسوب شده بود و بعدها هم پیدایش نسخه های خطی شامل شماری از این رباعیات منسوب به او، به شهرتش دامن زد و از خيام یک شاعر معروف در ایران پدید آورد. حال آن که خیام در زمان حیات خود به ریاضیدان، منجم و فیلسوف معروف بود و نه يك شاعر.
اما چون خود وی دفتری از اشعارش را گردآوری نکرده است باید رباعیاتی را از او شمرد که با روحیه یک فیلسوف و ریاضیدان و فقیه بزرگی چون او بخواند. متأسفانه اغلب رباعیاتی که در کتابفروشیها به نام خیام معروف هستند مبتذل و جعلي بوده و امروزه پژوهشگران ثابت کردهاند که نمی توان آنها را زاییده فکر اين فيلسوف دانست. اما همین رباعیات منسوب به خیام چهرهای مغشوش از وی ارائه داده است - چهرهاي خوشگذران و غيرديني - و شايد به اين دليل بود كه در قرن نوزدهم ميلادي يك شاعر انگليسي به نام فيتز جرالد كه با زبان فارسي آشنا بود به اين خيام شاعر علاقهمند شد و براساس بعضي از رباعيات منسوب به وي منظومهاي به زبان انگليسي سرود و آنها را «ترجمه رباعيات خيام» ناميد و اينگونه بود كه نام خيام عالمگير شد.
در همان زمانها يعني در اواسط قرن نوزدهم ميلادي يك مورخ برجسته رياضيات به نام فرانس وپكهي نسخهاي خطي از كتاب جبر و مقابله خيام را يافت و آن را به زبان فرانسه ترجمه كرد و نشان داد كه عمر خيام يك رياضيدان بزرگ و مبتكر است؛ رياضيداني كه قرن ها پيش از دكارت با استفاده از مقاطع مخروطي معادلات درجه سوم را حل كرده است. بدينترتيب خيام هم در ايران و هم در همه جهان به عنوان رياضيدان و شاعر معروف شد.
اگر بخواهيم منظومه فكري خيام را تصوير كنيم، به چه وجوهي ميتوان اشاره كرد؟
خيام از چند جنبه اهميت دارد، اول اينكه يكي از رياضيدانان بزرگ و مبتكر ايراني است كه نظريات بديعي در علم جبر دارد، دوم اينكه او فيلسوف نيز هست. ما رياضيدان فيلسوف در ايران بسيار كم داريم، تنها خواجه نصير ميتواند در اين زمينه با خيام برابري كند. در اروپا نيز تنها دكارت و لايبنيتس هستند كه در آن واحد فيلسوف و رياضيدان به شمار ميروند.
افكار علمي - فلسفي خيام در چه بستر فكرياي شكل گرفت؟
حكيم خيام در عصر انحطاط علوم در تمدن اسلامي درخشيد. زمان حيات خيام مصادف با زمان سلطنت سلجوقيان در ايران است و ما ميدانيم كه در اين عصر برخلاف زمان آلبويه علوم عقلي راه انحطاط پيمود، زيرا اولاً سلجوقيان در مذهب از اهل تسنن پيروي ميكردند و مبارزه سختي را با مذاهب ديگر اسلامي بويژه اسماعيليان در پيش گرفته بودند. در اين عصر همچنين مبارزه با فلسفه آغاز شد و پرچمدار اين مبارزه هم ابوحامد محمد غزالي بود. اهميت خيام دقيقاً در همين است كه در چنين اوضاع و احوال ناهنجار باز هم به كارهاي علمي مشغول بود. البته در زمان خيام به علت همين وضعيت خفقانآور، ديگر از علم و توليد علم خبري نبود. خيام تنها چهره شاخص اين عرصه بود. كل دانشمندان آن زمان هم تعدادشان از شمار انگشتان دست تجاوز نميكرد.
اهميت كارهاي رياضي خيام در چيست؟
اهميت كار خيام در رياضيات بسيار است. اولاً با آنكه رياضيدانان ايراني پيش از وي چند حالت خاصي از معادله درجه سوم را حل كرده بودند، نظريه علمي درباره اين دسته از معادلات وجود نداشت. اين خيام بود كه براي اولينبار معادلات درجه سوم را نظريهپردازي كرد. همچنين راهحل همه نوع معادله درجه سوم را با كمك مقاطع مخروطي ارائه داد و در تعداد جوابهاي اين معادلهها نيز بحث كرد.
خيام در هندسه نيز دست به ابتكار زد، يعني در رسالهاي كه در نقد اصل پنجم اقليدس نوشت تصورش بر اين بود كه اين اصل يا پوستولاي اقليدس، وضوح چهار اصل ديگر وي را ندارد، بنابراين نبايد آن را «اصل موضوع» تلقي كرد.
تا اينجا از مرتبه علمي و فلسفي خيام گفتيد. حال اگر بخواهيم خيام را به عنوان يك اديب و شاعر مورد بررسي قرار دهيم چگونه درباره وي به داوري مينشينيد؟
اهميت خيام در ذوابعاد بودن انديشه او است. او در عين حالي که رياضيدان و فيلسوف برجسته بود، اديب و شاعر نيز بود. علاوه بر اين مورخين معاصر وي مانند بيهقي از او با احترام زياد ياد ميکنند و شخص اخير، وي را پيشواي مذهبي مردم خراسان ناميده است. البته گفتهاند که خيام کمحوصله بوده و به تدريس رغبتي نداشته است.
مطالب اخير را بايد اين گونه تفسير کرد که وضع نابسامان عصر خيام اجازه چنين کاري را نميداده است. قلت تأليفات خيام را نيز به همين نحو ميتوان تفسير کرد.
اما مسلم است که خيام در اوقات فراغت و يا دل فشردگي رباعي ميسروده است. حتي انتخاب قالب رباعي نيز براي اين منظور باز از همان زندگي آشفته آن روزگار حکايت ميکرده است. در رباعيات اصيل خيام که شمارشان از 10 يا کمي بيشتر تجاوز نميکند، پختگي ادبي و انديشه ژرف فلسفي نهفته است که آنها را از رباعيات مبتذل منسوب به وي ممتاز ميکنند. لب کلام در اين رباعيات مرگانديشي، بهرهگيري معقول از زندگي و خلاصه نفي نظريات فلاسفهاي است که حرفهاي خود را وحي منزل مي دانند.
درباره نقد فلاسفه و عالم نماياني که جزمي مذهباند و معتقدند که همه چيز حتي چگونگي پيدايش جهان را ميتوان با نظريات فلسفي و علمي محض توجيه کرد، خيام با صراحت خاصي آنان را به سخره ميگيرد و ميگويد که اين حرفها بيهوده است و موجود كوچكي چون انسان توانايي چنين كاري را ندارد:
چون دهـر وجـود آمده بيرون ز نهفـت؟
کس نيست که اين گوهر تحقيق بسفت!
هـر کس سخني از سر سودا گفته اسـت
زان روي که هسـت هيچ نتواننـد گفت!
ما امروزه ميبينيم که نظريات مختلفي درباره پيدايش جهان ارائه شده است كه متناقض يكديگرند و هيچکدام شبيه به هم نيستند. اين خود نشاني از سستي آنها دارد و چند سالي است که در يکي از کشورهاي اروپايي عدهاي از دانشمندان قصد دارند با وسايل بسيار پيشرفته علمي چگونگي تکوين جهان را شبيهسازي کنند.
خيام چند قرن پيش به ما و همه انسانها گفته است که چنين چيزي محال است، زيرا همانگونه که قرآن کريم گفته است علم انسانها بسيار محدود است و با اين علم محدود نميتوانيم از رازي به اين عظمت پرده برداريم:
آنان که محيط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زيـن شـب تاريک نبردند به روز
گفتنـد فسانه اي و در خواب شدند
روزنامه ایران