مهرمیهن | رسانه ی فرهنگ ایران

داستان روباه و خروس

خروسي بود پرطلايي و تاج‌قرمزي كه خيلي قشنگ بود. يك روز خروس همان‌طور كه دانه برمي‌چيد، رفت ورفت تا از ده دور شد. يك‌دفعه سرش را بلند كرد، روباهي دوان دوان به طرفش مي‌آمد. به طرف ده برگشت. ديد‌ي واي، خيلي از ده دور شده است. اين طرف را نگاه كرد، آن طرف را نگاه كرد. يك درخت در آن نزديكي بود. پريد و روي يكي از شاخه‌هاي درخت نشست. روباه آمد زير درخت و گفت: «اي خروس پرطلايي، ‌چرا تا مرا ديدي، بالاي درخت پريدي؟ نكند از من ترسيدي؟»

خروس گفت: «بايد هم روي درخت مي‌پريدم. بايد هم از تو مي‌ترسيدم. آخه تو دشمن مني.»

روباه گفت: «تاج‌قرمزي، پرطلايي، مگر خبر نداري که ‌سلطان جانوران، شير مهربان، گفته كه همه بايد با هم دوست باشند؛ مهربان باشند؛ كسي نبايد به كسي بدي كند؛ بايد از امروز، گرگ و ميش از يك چشمه آب بخورند؛ كبوتر و باز، تو يك لانه بخوابند؛ روباه و خروس هم با هم دوست باشند؟ حالا خروس‌جان، ‌از درخت بيا پايين. بيا تا كمي با هم گردش كنيم، گل بگوييم و گل بشنويم.»

خروس زرنگ، خروس قشنگ كمي فكر كرد و گفت: «راست مي‌گويي، آروباه؟ چه خبر خوبي! واقعاً كه خيلي خوب شد.»

روباه گفت: «پس معطّل چه هستي؟ بيا پايين ديگر...»

خروس گفت: «كمي صبر كن. چند تا جانور دارند مثل باد به اين‌جا مي‌آيند. صبر كن آن‌ها هم برسند تا همگي با هم به گردش برويم. اين‌طوري بيشتر به ما خوش مي‌گذرد.»

روباه كه ترس برش داشته بود پرسيد: «چه شكلي هستند؟»

خروس در جواب گفت: «مثل گرگ هستند؛ امّا گوش و دمشان درازتر است. فكر كنم سگ‌هاي گلّه باشند.»

روباه تا اين را شنيد، پا گذاشت به فرار.

خروس فرياد زد: «كجا داري مي‌روي؟ مگر به گردش نمي‌آيي؟»

روباه گفت: «سگ‌ها دشمن من هستند. مرا تكّه و پاره مي‌كنند.»

خروس گفت: «آروباه، مگر خودت نگفتي كه به فرمان شير همه بايد با هم دوست باشند؟»

روباه گفت: «چرا گفتم؛ ولي مي‌ترسم اين‌ها هم مثل تو فرمان شير را نشنيده باشند. آن‌وقت تا بخواهم به آن‌ها حالي كنم كه چه شده و چه نشده، تكّه‌بزرگم، گوشم مي‌شود.»

روباه اين را گفت و با سرعت از آن‌جا دور شد. خروس هم از درخت پايين آمد و به ده برگشت....

مرزبان‌نامه - بازنويسي محمّدرضا شمس - چاپ روزنامه ی اطلاعات

نوشتن دیدگاه


دستاوردهای هموندان ما

بارگذاری
شما هم می توانید دستاوردهای خود در زمینه ی فرهنگ ایران را برای نمایش در پهرست بالا از اینجا بفرستید.
 

گزینش نام برای فرزند

 

نگاره های کمیاب و دیدنی

XML