كرمانشاه يكي از شهرهاي فرهنگي، تاريخي و باستاني ايران زمين است كه با داشتن پتانسيلهاي بسيار ميتواند قطب بزرگ گردشگري کشور شود.اين شهر نسبت به ديگر شهرهاي كشور بيشترين تنوع آثار تاريخي را دارد و قديمترين نوشتهها گوياي اين است كه كرمانشاه از نخستين زيستگاههاي بشري و مهد تمدن بوده است واكنون نيز يكي ازغنيترين مناطق ازنظرآثار تاريخي، جاذبههاي طبيعي و قابليتهاي گردشگري در دنيا است.
باستان شناسان و مورخان قدمت کرمانشاه را بين 8 تا 12 هزار سال برآورد کردهاند و برخلاف ساير نقاط ايران که به صورت مقطعي مورد سکونت قرار ميگرفتهاند، اين مکان همواره مورد سکونتگاه انسان در دورههاي مختلف بوده است.
كرمانشاه از نظر استراتژيكي و موقعيت جغرافيايي از ديرباز اهميت بسزايي داشته است و با شاهراههايي همچون جاده شاهي، جاده ابريشم، جاده بزرگ خراسان و راه اصلي مرزعراق مرتبط بوده است و اكنون نيز بزرگراه كربلا وعتبات عاليات از اين منطقه ميگذرد.
از طرف ديگر ويژگيهاي طبيعي، شرايط آب و هوايي، وجود آبهاي معدني فراوان، چشمه سارها و سرابها، مردابها، پوشش جنگلي و گياهي، دشتهاي وسيع وجلگههاي سرسبز، كوههاي سرافراز، غارهاي شگفت انگيز، حيات وحش، زندگي سنتي، فرهنگ و آداب و رسوم اصيل، گويشها و آئينها متنوع، صنايع دستي وروستاهاي زيبا، استان كرمانشاه را از موقعيت ويژه جغرافيايي، شرايط اكوتوريستي و استراتژيكي بسيار مهمي برخوردار كرده است، اگر چه پتانسيلها و جاذبههاي ديدني اين منطقه، هنوز ناشناخته مانده است.
* ـ وجه تسميه كرمانشاه
کرمانشاه نامهاي مختلفي داشته که معمولاً با تغيير از حکومتي به حکومتي ديگر بوده است، واژه كرماشان از سه جزء «كار ـ ماي ـ سياي» تشكيل شده و به معناي مكان مقدس مردم ماد است و معني اين سه جزء در كتيبه بيستون به زبان عيلامي موجود است.
بنابراين ميتوان دريافت كه 3000 سال پيش از ميلاد، قوم ماد در دامنههاي كوه زاگرس سكونت داشته است و اما سند تاريخي حضور مادها در كرمانشاه از تيره «آريايي» ماد به نام «آماداي» در حملات آشوريان به نواحي کوهستان زاگرس شكل گرفته است.
كرمانشاه به علت ويژگيها و جايگاهش از نظر نيايشگاه پارسيان دوران باستان در دوره هخامنشينان همانند پاسارگاد (پرسپوليس) يكي از مقدسترين مكانهاي ايرانيان بوده است. از دير باز كوه اهورايي و اسطورهاي بيستون (بغستان) به سرزمين خدايان معروف شده و نقش خفته شيرين كه در بالاي كوه آراميده يادآور دليريها، رادمرديها و افسانههاي ايران زمين است.
قديميترين آثارسكونت بشر دركرمانشاه مربوط به پارينه سنگي قديم در غار «بيستون»، غار «كوليان»، غار «قبه»، غار «دواشكفته»، منطقه «گاكيه»، «گنجدره»، «گودين تپه»، «تپه سراب» و «تپه آسياب» كشف شده است و باستان شناسان، قدمت آنها را پايان هزاره نهم و هزاره دهم پيش از ميلاد (11تا13 هزار سال پيش از ميلاد) تعيين كردهاند.
نخستين مردماني كه حدود 9000 سال پيش به علت گرم شدن هوا، غارنشيني را ترك كردند و به يكجانشيني روي آوردند، اهالي اين منطقه بودند كه نخستين خشت خام را نيز طراحي و توليد كردند و در ساخت خانه به كار بردند. مردمان اين منطقه با اختراع سفالگري، نخستين انسانهايي بودند كه روبه فعاليتهاي صنعتي آوردند و هنوز آثار فراواني از آن تمدن باستان در پهنه كرمانشاه باقيمانده است.
باستانشناسان در سال 1945 ميلادي دانهاي به نام «امر» در منطقه كرمانشاه كشف كردند كه ميتوان آن را نوعي بذر جو و گندم دانست و پويايي كشاورزي اين سامان را به اثبات ميرساند. كشف چند «تبردستي سنگي» در روستاي گاكيه كرمانشاه مربوط به حدود 200 هزار سال پيش، و نيز كشف قديميترين مدارك اهلي كردن حيوانات به ويژه «بز» در تپههاي كرمانشاه حاكي از قدمت و پويايي دامداري و اقتصاد پيشينيان در اين سامان است.
بنا برآثار باقي مانده، كرمانشاه در هزاره چهارم پيش از ميلاد جزو مراكز مهم تجاري و بازرگاني بوده است و بازرگانان شوشي و بينالنهريني درآنجا به داد و ستد كالا مبادرت ميورزيدهاند، بقاياي بازارهايي در گودين تپه و چغاگاوانه از آن دوران، شواهدي براين مدعا است.
* مذاهب
بيشتر جمعيت مردم کرمانشاه را کردهاي اقوام اصيل آريايي تشکيل ميدهند. در اين ديار اقوام، مذاهب و نژادهاي بسياري همواره در کنار هم زندگي کردهاند، و مردم آن داراي آداب و رسوم گوناگون، فرهنگ غني، تنوع گويش و نوع پوشش ويژه خود هستند.
بيشتر مردم كرمانشاه مسلمان و شيعه اثناعشرياند و به لهجه كردي و فارسي صحبت ميكنند. گويشهاي متفاوتي از زبان كردي مانند؛ كلهري، كرمانشاهي، اورامي يا هورامي، جافي، سوراني، لكي و همچنين لري و زبان تركي در نقاط مختلف اين منطقه رواج دارد و زبان کنوني مردمان کرمانشاه از پهلوي و اوستايي ايران گرفته شده و مهمترين سند ريشه پهلوي زبان کوردي سرودههاي باباطاهرعريان شاعر بلند آوازه ايران است که به لهجه محلي کوردي و از واژههاي پهلوي استفاده کرده است.
موسيقي كردي يكي از پايههاي اصلي موسيقي اصيل است كه از ادوار گذشته، داستانهاي پهلواني و رزمي را به شعر و تصنيف بيان ميكرده است و سپس نواها، ريتمها و آهنگهاي بزمي وارد اين موسيقي شده است.
يكي از آوازهاي رايج درروستاهاي اين منطقه «هوره» است و برخي از موسيقي دانان معتقدند «هوره» كه شايد نخستين آواز بشر باشد، 7000 سال پيش دراين سامان خوانده شده است و به دوران زرتشت ميرسد. خواندن «گاتهاي يسنا» از اوستا كتاب مقدس زرتشتيان درآن زمان به صورت «هوره» خوانده ميشده است.
* آثار تاريخي
بيستون
كوه اهورايي بيستون، اين نيايشگاه پارسيان دوران باستان از روزگاران كهن رازهاي سربه مهري در سينه دارد و از هر دوره تاريخ كهن اين مرز و بوم آثاري را در خود جا داده و از دستبرد ادوار مختلف محفوظ داشته است. بيسُتون، بيسِتون، بيسْتون، بهيستون يا بيستون اينك نام بخش و شهر كوچكي در دامنه كوهي استوار و پابرجا است كه شاهد لشكركشيها و حوادث بيشماري از امپراتوريهاي ماد، هخامنشيان، ساسانيان و ديگر حوادث مهم تاريخي بوده است. دشت گسترده بيستون در دامنههاي شرق، جنوب و بخشي از دامنه غرب كوه بيستون، قرار دارد و رودخانه گاماسياب در آن جاري است. اين دشت حاصلخيز، يكي از مراكز باستاني، كشاورزي و از زيستگاههاي ديرين انسان متمدن است.
نام كوه بيستون از واژه پارسي باستان «بغستان» به معني جايگه بغ و «بگستان» به معني جايگاه خدايان به نشانه مقدس بودن اين مكان گرفته شده است.
بيستون در كنار يك راه باستاني پررفت وآمد و محل عبور كاروانها و نظاميان از بابل و بغداد به سوي كوههاي زاگرس و همدان (اكباتان) يا هكمتانه پايتخت قديم ماد به بابل قرار داشته است.
كوه شگفتانگيز بيستون به ارتفاع تقريبي 2800 متر در 32 كيلومتري شمال شرق شهر كرمانشاه قراردارد و جبهه جنوبي آن يكپارچه از سنگ وصخره، تقريباً عمودي و مشرف بر جاده همدان ـ كرمانشاه است.
محوطه تاريخي و نگارههاي بيستون به طول تقريبي پنج كيلومتر وعرض سه كيلومتر آثاري را از دوران پيش از تاريخ تا به امروز دربر دارد كه 28 اثر آن در فهرست آثار ملي قراردارد و 13 اثر نيز به ثبت جهاني رسيده است.
مهمترين و مشهورترين اثر باستاني در اين محوطه نقش برجسته و كتيبه داريوش بزرگ است كه سنگ نبشته به نخستين سال فرمانروايي داريوش اول در سال (522 پيش ازميلاد) از زبان خود او ميپردازد.
نگارهها بر بخش بالايي كوه به بلندي 100 متر از سطح جاده و دور از دسترس در سطحي عمودي به بلندي 04/3 متر و در پهناي 48/5 متر نبشته شده است. در كنار كتيبه بزرگ بيستون 11 كتيبه كوچك نيز وجود دارد كه آنها هم به سه خط و زبان پارسي باستان، عيلامي و بابلي نمايشگر درست انديشي ايرانيان پاك سرشت، دلاوري و قدرت ايرانيان، واگذاري تاج سلطنتي و آيين مذهبي هستند.
كتيبه بيستون سال 85 در سومين اجلاس كميته ثبت ميراث جهاني يونسكو در شهر يلنيوس كشور ليتواني به ثبت رسيد. در اين اجلاس كتيبه بيستون از سوي يونسكو به عنوان «ميراث بشري» و مفصلترين سنگ نبشته جهان و يكي از قديميترين متون شناخته شده ادبيات ايراني و مهمترين اثر تاريخي ـ ادبي دوره هخامنشي شناخته و به جهانيان معرفي شد.
* طاق بستان نماد كرمانشاه
محوطه تاريخي طاق بستان (تاق وسان) از شاهكارهاي حجاري، نقاشي و روح هنر ايراني در دوره ساسانيان بوده كه ازنظر زيبايي و ظرافت بيمانند است، اين محوطه در دامنه كوهي به همين نام و مكاني بسيارخوش آب وهوا با چشم اندازي ازچشمههاي پر آب و درختاني انبوه در 9 كيلومتري شمال شرق شهر كرمانشاه واقع شده است.
طبيعت اطراف آن نيز بيشه زاري مناسب براي شكار سلاطين به شمار ميآمده است و اكنون هم بقاياي گورهاي سفالين، مجسمهها، ستونها و سرستونهاي زيبا يي كه ازقصرهاي باشكوه برجاي مانده همراه ديوارههاي شكارگاه شاهي درجنوب مجموعه طاق بستان مشاهده ميشود.
در اين محوطه آثاري ازدوره ساساني شامل سنگ نگاره تاج ستاني «اردشيردوم» نهمين پادشاه ساساني، پيكر شاپوردوم و پيكر شاپورسوم از پادشاهان ساساني مربوط به سالهاي 383ـ388 ميلادي با فراميني از آنها با خط پهلوي در طاق كوچك سمت راست ديده ميشود و طاق بزرگ نيز صحنه تاجگذاري خسرو پرويز پادشاه ساساني در (590ـ628 ميلادي)، سنگنبشته خسرو پرويز سوار بر اسب معروف به «شبديز»، پيكر اهورا مزدا، پيكر آناهيتا (ناهيد) الهه آبها، دو فرشته بالدار، درختهاي زندگي، نخجيرگاه و نقش محمد علي ميرزا دولت شاه و كتيبهاي به خط پهلوي ساساني در بردارد.
* تپه چياخزينه
اين تپه باستاني در دشتگوزران در شمال غرب شهرستان كرمانشاه واقع است و باستانشناسان آثاري از دوره نوسنگي (پيش از سفال)، دوره نوسنگي ميانه، دوره نوسنگي جديد و همچنين عصر مس، مفرغ، آهن، سنگ ميانه، دوران اروك ميانه، جديد، سنگ قديم و انواع سفالهاي گلي لعابدار و سفالهاي نخودي در آن به دست آوردند.
از ديگر آثار باستاني شهرستان كرمانشاه ميتوان به حجاري شيخخان، نقش آنوباني ني، اتاق فرهاد، كاخ ساساني، نقش فروهر بر سينه كوه، تپه ماهان كوه، تپه رَشَنْ، تپه زنن، قره تپه، تپه امام زاده باقر، تپه چغاگنوره، تپه ديار، تپه چغاماران، تپه خيبر، تپه چغاالهي، تپه سه گابيها، تپه سياه بيد، قلعه سي ( خسرو)، تخت شيرين، زيج منيژه، قلعه منيژه، بقاياي جاده باستاني، برج هزار گريه، قلعه مريم ( شكربانو همسر خسرو پرويز)، نهر ولاش و قريه نوشيروان، گنبدكلايي (گنبد طلايي)، قلعه و برج خاموشي، زندان دوناب، قلعه ساساني، كاروانسراي شاه عباسي، تخت تيمور، فراتاش، برج كل گار، نقاره كوب، برج بلاش، قلعه تلاش، بهشت ودوزخ، بابا شيخ، حجاريهاي دوره هونان، چشمه ديوار واتاق، قلعه تامش خزري، گور شيخ بايزي، سان رستم، آشيابا و نهر گبري اشاره كرد.
* پرستشگاه باستان
مردم اين ديار بنا به مدارك و شواهد موجود از عهد باستان و به ويژه سلسله هخامنشيان و ساسانيان ايزدپرست بودهاند و در اين راستا پرستشگاههاي مختلفي در گوشه و كنار اين شهرستان كشف شده است؛ پرستشگاه پارتي، مقبره صخرهاي كيكاوس، آتشكده كوئيك (كويك)، آتشدان ميل صفي، آتشگاه ملك (گمُهي ملك) و آتشدان يا حوض برد عاشقان، از معابد و پرستشگاههاي كرمانشاه هستند.
* پل خسرو ساساني
اين پل كه بناي اصلي آن را به خسرو شاهنشاه ساساني نسبت ميدهند، بر سر راه قديمي بيستون به سرماج قراردارد. درازي پل خسرو 152متر و 80 سانتيمتر و پهناي آن چهارمتر و20 سانتيمتر است در طول پل هشت چشمه وجود دارد و پايههاي آن شش ضلعي است و هر پايه سه قسمت دارد.
* پل كهنه كرمانشاه
اين پل در حاشيه شرقي كرمانشاه بر روي رودخانه قره سو قرار دارد، قدمت پايههاي اين پل به دوره ساساني برميگردد و در دوره سلجوقي تعمير و در دوره صفويه بازسازي شده است. پل بيستون، پل قوزيوند و پل ميانراهان از ديگر پلهاي دوران ساساني در اين منطقه هستند.
* صفه مادي
بنايي قديمي در زير کتيبه و حجاري داريوش در بيستون به جاي مانده که پژوهشگران آن را به دوران ماد نسبت ميدهند ومعتقدند اين بنا صفهاي سنگي به بلندي 10 تا 15 متر، مکاني براي انجام امورمذهبي آن زمان بوده است. هيأت حفاري ايران و آلمان در سال (1346 هـ. ش) ناحيه بيستون را حفاري کرد، و به يک راهرو و اتاق مستطيل شکلي به طول 5/6 و قطر 5/1 متر برخورد.
مصالح اصلي بنا، سنگهاي کوچک و بزرگ بي تراش است و در اين صفه و پيرامون آن ضمن کاوش مقداري سفال به دست آمده است که قدمت آنها به نيمه اول هزاره اول پيش از ميلاد برميگردد.
* اماكن مذهبي
شهر کرمانشاه داراي 76 مسجد، 11 کانون فرهنگي و هشت کتابخانه عمومي است.
مساجد قديمي كرمانشاه شامل مسجد «عمادالدوله»، مسجدحاج «شهبازخان»، مسجد «دولتشاه»، مسجد «آيت الله بروجردي»، مسجد «چهل ستون (جامع)»، مسجد «شافعي»ها، مسجد «شاهزاده»، مسجد «معتمد» ميشود.
* تكايا
تکاياي شهر کرمانشاه مربوط به دوران قاجار و پهلوي اول است و معماري قديمي شهر نيز در اين حال و هوا قرار دارد.
تكيه معاون الملك ـ اين تكيه معروفترين اثر از دوره قاجاريه در شهر کرمانشاه است که کاشيهاي منحصر به فردش آن را از ديگر تکايا متمايز ميکند. اين تكيه با آيينه كاري وگچبريهاي زيبا براي آيينهاي حسيني در سال 1315 تا 1320 هجري قمري، توسط حسن خان معروف به معاون الملك (معين الرعايا) بنا نهاد ه شد.
هنرمندان آن دوره تصاوير واقعه دشت كربلا و تصاوير رجال و بزرگان دوره قاجاريه را با قلمي ظريف و رنگهاي طبيعي بركاشيهاي آن حك كردهاند.
تكيه داراي سه قسمت حسينيه، زينبيه و عباسيه است، قسمتي از بخش عباسيه آن به موزه مردم شناسي و پوشاك استان كرمانشاه اختصاص يافته است.
تكيه بيگلربيگي ـ اين تكيه كه در دوره قاجار توسط عبدالله خان ملقب به بيگلربيگي ساخته شد، از نظر آيينه كاري بين تكاياي كشور بيمانند است. در سمت غربي حياط، تكيه تالار آيينهكاري بزرگي وجود دارد كه به حسينيه معروف است. آيينهكاري وتزيينات اين تالار و كتيبههاي متعدد آن مربوط به دوران سلطنت مظفرالدين شاه است.
تكيه بيگلربيگي در سال 1382 مرمت شد و بخشي از آن به موزه خط و كتاب اختصاص يافت و بخش ديگري از آن نيز در سال 1387 به موزه پارينه سنگي زا گرس تبديل شد.
* موزهها
شهر كرمانشاه 14 موزه دارد. موزه سنگ در مجموعه تاريخي و فرهنگي طاق بستان قرار دارد، در اين موزه سرستونهاي نگاره دار دوره ساساني، نيم تنه خسرو پرويز (شاه ساساني)، پيكر اهورا مزدا، پيكرآناهيتا و بهرام نقش شده است. همچنين پايه ستونها، ساق ستونها، و سر ستو نها يي از ادوار تاريخي سلسلههاي مختلف موجود است.
موزه خط و كتاب كه شامل اسناد و مدارك تاريخي، نسخ خطي، آثار استادان معروف خوشنويسي و كتابهاي خطي است، در محل تكيه بيگلربيگي قرار دارد.
موزه مردم شناسي در بخش جنوبي عباسيه تكيه معاون الملك قرار دارد، و در 30 غرفه آن اشياي مختلف مردم شناسي از قبيل؛ وسايل كشاورزي، دام پروري، شكار، بافت گيوه، آلات موسيقي، وسايل نگارش، روشنايي و نمونههايي از نساجي، پوشاك، لباسهاي بومي و محلي به چشم ميخورد.
موزه تاريخ طبيعي در دانشگاه رازي كرمانشاه است، اين موزه داراي دو تالارو هشت غرفه حاوي بسياري از گونههاي گياهي و جانوري مانند انواع پرندگان، چهارپايان و سنگوارهها است.
موزه محيط زيست در اين موزه نمونههايي از حيوانات و پرندگان تاكسيدرمي در معرض ديد قرار دارد.
موزه شهدا در گلزار شهداي كرمانشاه قرار دارد و داراي يك تالار بزرگ و42 غرفه است كه در اين غرفهها وسايل شخصي شهدا و وصيت نامههاي آنان نگهداري ميشود.
موزه دفاع مقدس بناي سه طبقهاي است كه در آن آثاري از حماسه پاوه، حلبچه، جانبازان، آزادگان، شهداي هوانيروز، شهداي ارتش، عمليات مرصاد، فعاليتهاي عمراني، سرداران شهيد، بانوان، وسايل جنگ و فيلمهاي مستند دفاع مقدس جلب توجه ميكند.
در موزه اسناد پوستي و نمايشگاه تمبر علاوه بر وسايل و ماشينآلات مربوط به چاپ تمبر، تمبرهاي ايراني از دوره قاچار تا به امروز نگهداري ميشود.
* طبيعت كرمانشاه
كرمانشاه داراي آب و هوايي چهار فصل است و با توجه به اين كه در مسير بادهاي مديترانهاي قرارگرفته است دو منطقه گرمسير و سردسير دركرمانشاه پديد آمده است.
سرابها، چشمهها، نهرها و رودهاي پر آب بسياري كه از دل كوههاي سر به فلك كشيده در دشتهاي اين شهرستان جاري است، نگاه هر بيينده را مجذوب خود ميكند. از جمله سرابهاي اين منطقه سراب نيلوفر است.
اين سراب نمادي از تقدس گلهاي نيلوفر كه ريشه دراعتقادات و باورهاي مردم ايران زمين دارد، در لابهلاي نيزارها و برگهاي سبز نيلوفرش كه قسمتي از درياچه را پوشانده با زيباييهاي چشم نوازخود اوج آرامش را به جان ميبخشد.
سرابهاي پرآبي همچون: قنبر، طاقبستان، ياوري، خضرزنده، خضرالياس، جابري، هشيلان، بيستون هر كدام بخشي از اين شهرستان را سيرآب كرده و طبيعتي با صفا و بكر و خيال انگيز را به وجود آوردهاند.
* نهرها و رودها
كرمانشاه با توجه به بارش برف و باران فراوان و وزش بادهاي مرطوب از طرف مديترانه و اقيانوس اطلس داراي نهرها و رودخانهها ي سيلابي و پر پيچ وخم متعددي است كه درههاي بسياري را در اين شهرستان خلق كردند و از مهمترين رودهاي اين منطقه ميتوان به «قره سو»، «گاماسياب (گاوماهي يا گاو ماسي آو)»، «مِِرِِگ»، «گاوآسياب» و «سيمره» اشاره كرد.
* تالاب هشيلان شاهكار خلقت
تالابها به عنوان شاهكارخلقت درمجموعهاي طبيعي هر سرزمين جزء زيباترين اكوسيستمهاي طبيعي به شمار ميروند، دانشمندان علم اكولوژي تالابها را به مثابه كيسه هوايي دانستهاند و شهرستان كرمانشاه از اين نظر غني است با وجود تالاب هشيلان ازجنبههاي مختلف اكولوژيكي، علمي، زيباشناختي، تفريحي، اقتصادي، اجتماعي، و هيدرولوژيكي نيزداراي ارزشهاي متنوعي است.
تالاب (مرداب) هشيلان با مساحت تقريبي 450 هكتار كه يكي از بوم سازگارهاي جهان به شمار ميآيد حدود 110 جزيره بزرگ وكوچك دارد وبه تناسب شرايط ويژه تالاب گونههاي گياهي متنوعي در آن روييده است به طوري كه محل امني براي حدود 200 نوع پرنده بومي و مهاجربه وجود آمده است.
* كوهها
كرمانشاه به علت وجود كوههاي فراوان، داراي پوشش جنگلي و سرسبز است و قلههاي مرتفع و منظم برفگيري دارد كه سرچشمه رودهاي دايمي و چشمه سارهاي متعدد هستند. كوههاي پراو (پر آب)؛ از كوههاي شرق پرآو، بيستون، سه كل، طاق بستان، فرخ شاد (فرح شاد)، ورمنجه است و بلندترين قله آن يعني شيخ علي خان 3389 متر ارتفاع دارد.
* غار پرآو
غار پرآو كه بزرگترين غار عمودي دنيا و دومين اثر طبيعي ملي كرمانشاه به شمار ميآيد، از مكانهاي مهم براي غارنوردي است كه هر سال غارنوردان داخلي و خارجي بسياري را به سوي خود جلب ميكند.
غار سختگذر پرآو، عميقترين غار آسيا است. اين غار كه به علت شيب و چاههاي عميق و سختي صعود، به «اورست» غارهاي جهان مشهور شده است. در شمال شرق شهر كرمانشاه حدفاصل كوه «طاق بستان» و «بيستون» قرار دارد.
* غار كنشت
اين غار در كنار راه قريه كنشت قرار دارد و در سالهاي 39ـ38 شمسي توسط هيات باستانشناسي دانشگاه شرقي شيكاگو به سرپرستي «بروسهاو» مورد بازديد قرار گرفت و پس از انجام مطالعات باستانشناسي و حفاري، قدمت آن، بيش از 40 هزار سال اعلام شد.
* غار شكارچيان
بر دامنه كوه بيستون و برفراز سر تنديس هركول، غاري ديده ميشود كه به «غار شكارچيان» معروف است. به گفته باستانشناسان اين غار در دورههاي مختلف از جمله دوره جمعآوري غذا، دوره كشاورزي، دوره تنوليتيك و دورههاي تاريخي ديگر مورد استفاده قرار ميگرفته است.
در قديميترين طبقه اين غار مقدار زيادي ابزار سنگي از عهد «لوآلواي جديد» يا «اوريتيك قديم» كشف شده است و اين لايه را ميتوان قديميترين آثار فرهنگي و هنري انسان نئاندرتال در ايران دانست.
گزارش از محسن عباسي فرد - روزنامه اطلاعات
دیدگاهها