درود بر شما
بهتر بود بیت هایی که جویای درون مایه ی آنها هستید را می آوردید تا بهتر بتوانیم پاسخ شما را بدهیم اما بهر روی شوند پیاده رفتن رستم به جنگ با اشکبوس این است که رستم چون از راه درازی آمده بود و خود و رخش را مانده و کوفته می دید از سپاهیان ایران خواهش کرد که اگر می توانند کمی به او پروانه (فرصت) دهند تا ماندگی راه را از تن بیرون کند و سپس با ارزیابی سپاه و آرایش جنگی دشمن ، به کارزار بپردازد . از این روی چون رخش را آماده ی جنگ ندید بناچار چون دید کسی از سپاه ایران یارای جنگیدن با اشکبوس را ندارد ، خود پیشگام شده و با همان پای پیاده به نبرد با اشکبوس رفت .
کنون سم این بارگی کوفتست ز راه دراز اندر آشوفتست
نیارم برو کرد نیرو بسی شدن جنگ جویان به پیش کسی