واژه [اهل] اندر برخی گروهواژگان

Question

درود،

زمانی که گروهواژه، با واژه [اهل] می آغازد، آیا شیوه یکسانی برای سازاندن برابر گروهواژه هست؟ (مانند افزودن واژه پدیر اندر پایان گروهواژه، یا شاید افزودن دوست اندر پایان، یا افزودن دوستدار اندر آغاز؟). نمونگان:

اهل ریسک/ریسک پذیر -> ؟

اهل خطر -> سیجپدیر

اهل مسئولیت/مسئولیت پذیر -> ؟

اهل مواد -> ؟

اهل تریاک: ؟

اهل مشروب -> دوستدار می؟

اهل خانواده -> خانواده دوست؟

اهل زن و زندگی -> خانواده دوست؟

اهل جرم و جنایت -> ؟

اهل مسافرت -> ؟

اهل عشق و حال -> ؟ 

اهل ساز و آواز - دوستدار ساز و آواز؟

اهل هنر -> دوستدار هنر؟ هنر دوست؟

اهل خلاف -> ؟

اهل دعوا -> ؟

Answer 1

اهل ریسک : سیجپدیر، سیج کننده

اهل مسولیت : پاسخگو، کار/فرِزپدیر، فرزشناس

اهل مواد : دشداروگسار

اهل می: مَیگسار

اهل جرم و جنایت : بَزَگر، بَزَکننده

اهل مسافرت : کارداگیگر،‌ کارداگیدوست

اهل عشق و حال : خوشگدران، خواخواه

اهل ساز و آواز : خنیادوست، خنیاگر

اهل هنر :‌ هنرور، هنرمند، هنرپیشه

اهل خلاف = اهل جرم و جنایت

اهل دعوا : پیکارگر، پرغونه

Comments

درود،

با سپاس فراوان. به پهرست می توان گروهواژگان زیر را هم افزودن:

اهل حرف

اهل شعار

اهل عمل -> گمان نمی کنم کنشگر درست باشد. کنشگر به جای واژگان  [عامل] و [فعال] فرزام تر است.

اهل انتقاد

---

اهل عمل : کنشگرا، کوشا، ورزیدار