دکتر کزازی در مورد واژه ی رای می نویسد: واژه ای است ایرانی و در پهلوی ، کاربرد کارواژی نیز یافته است: راینیتن rāyĕnītan با بُن ِ اکنون راین rayēn.
بدین آلت رای و جان و زبان
ستود آفریننده را کی توان
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 178 )
در جایی دیگر می نویسد: رای که در پارسی در معنی اندیشه و دیدگاه و نگر به کار می رود، از رادrad اوستایی به مینوی "کسی یا چیزی را با خواست خویش دمساز و همساز گردانیدن" مانده. همتای سانسکریت آن رات rādh است، به مینوی "کام یافتن و به خواست و آماج رسیدن" رای در مینوی کهن خویش، هنوز در "آراستن" کاربرد دارد که بن اکنون آن" آرای" ساخته شده است. در آراستن، مینوی "سامیدن(ساماندهی) و هماهنگیدن" نهفته است.
همان ص ۴۱۶.