وزیر
نگرش استاد آریابوم:
پارسی پهلوی: فرزین
زبان اربی: وزیر
واژه "وزیر" از واژه پارسی پهلوی "فِرَزین" گرفته شده است که فرزین از دو بخش فرا ( بالا ) و زین ( جایگاه ) ساخته شده است و به معنی "بلندپایه" می باشد.
برخی نیز واژه وزیر را برگرفته از واژه پارسی پهلوی وچر ( =فرمان ) یا وچرگر ( =فرمانده ) می دانند که از ریشه "واج" است به معنی "سخنگو".
واژه وزیر از راه دودمان عثمانی به اروپا و به زبان انگلیک هم راه یافت که در آن جا vizier گفته می شود. در زبان پارسی پهلوی به نخست وزیر مهیست ( =بزرگ بزرگان ) می گفتند که یکی از هموندان مهستان ( مجلس بزرگان ) بود.
نگرش استاد ایرزاد:
این واژه گویش کهن واژهء : گُزیر است.
وَزیر کسی است که در کار چاره اندیشی میکند و راه گُزیر از دشواری ها را می یابد.
نکته: این واژه با گریز(گریختن) ناهمسان است.
گزیر: چاره، راهبرد، راهکار
گریز: فرار، گریختن، گریزان
نگرش استاد فرتاش:
( ویچیردن ) از کارواژگان پارسی میانه، به مینوی ( فتوی دادن، حکم کردن ) است.
این واژه (مانند واژه ویچاردن که به ویزاردن بدل شده) به گونه ویزیردَن نیز بکار می رود. واژگان پارسی میانه با پیشوند ( وی ) به ( گُ ) تبدیل شده اند که برای همین ( ویچیردن ) به ( ویزیردن ) و ( ویزیردن ) به ( گُزیردن ) بدل می گردد و در زبان پارسی کنونی، گزیر به مینوی(چاره، راهکار) است.
نگرش استاد باغری:
گزیر در پهلوی وچیر vičīr و وزیر wizīr بوده است و " وزیر" بُن اکنون از بنواژه وزیرستن wizīristan می باشد.
بر آن محضر اژدها ناگزیر
گواهی نوشتند برنا و پیر
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 302. )