+1 تراز
167 بازدید
در زبانهای بیگانه از سوی
آموختن زبان های بیگانه نیکو و درخور ستایش است؛ وامگیری واژه از زبانی دیگر نیز گاهی یاری دهنده تواند بود؛ هرگاه واژه بایسته در زبان مادری یافت نشود!

 ولی خردمندانه نیست ونکه بسیار اندوهبار است؛ جایگزینی بیدریغ  و آگاهانه واژگان بیگانه؛ بیشا (حتی) هنگامی که واژگان زیبای پارسی از پیش « باشنده » باشد!

  آیا پذیرفتنی است که میهمان، میزبان ، را از خانه اش براند؟!

       رویارویی با راستینگی بایاست تا چگونگی اندرشدن واژگان تازی و لاتین را به زبان زیبای پارسی دریابیم 

   ــ  اندرشدن واژگان تازی به یاری دانشمندان و فرهوشان ایرانزمین ! انجام گرفته است؛ افزون برنبود کمترین کوشش در نگهداشت و پیشگیری از نابودی نبیگ های گرانبها،  بدست دشمن!

         ارجی که هنوز به دانشمندان و فرهیختگان داریم، نباید بازدارنده از روبرو شدن با راستینگی وانگیزه ی خودفریبی و چشم پوشی از بی مهری آنان در « ناچیز شمردن » زبان نیاکان مان باشد.


 

     چندین نبیگ به زبان بیگانه !!! به چه درد! و به چه کارآمده است؟! بسیاری ازمردمان بیشا (حتی)  فرهیختگان و دانش آموختگان نبیگ های فرهوشان ایرانزمین را نخوانده اند!

     ایرانی به دلسوزان راستین ! به راهنمایان خردمند ! به زنان و مردان آینده نگر نیازمند است!

    ما نیاکان آیندگان هستیم ! برماست که زبان پارسی این یکتا گوهر گرانبهای خویشتن شناسی را تا جایی که در توانمان است  بپالاییم، پاسدار باشیم و برای فرزندان و آیندگان به یادگار گذاریم.

      در این «هزار و چهارسد سال» هم کوششی از سوی فرهیختگان و دانشمندان برای راه بستن بر

این تنداب « ویرانگر» ! برداشته نشده است.

     اکنون کسانی در پاسداری و پالایش زبان پارسی می کوشند؛ باشد که شمارشان روز به روز افزایش یابد و ایرانی سرانجام بخود آید !

 

       اکنون بنگریم که واژگان لاتین چگونه به زبان ما راه یافته است.

      ..................................................................................

       « بسیار مهند است که دراین جستار رخدادهای« سیاسی» را نیامیزیم ؛ زیرا پیوندی با چگونگی اندرشدن واژگان لاتین به زبان پارسی ندارد».

         واژگان لاتین پیشکش ها و ره آوردهای گرانبها و سودمند با خود بهمراه آورده اند.    

      آرمان این ره آوردها جایگزینی، بیرون راندن، در تنگنا نهادن و سرانجام به پرتگاه نابودی کشانیدن واژگان پارسی نبوده است.

        وآژگان لاتین به همراه دانش و تکنولوژی به زبان ما راه یافته است.

      نخستین و مهندترین [الکتریسیته = کهربا] است که به شبهای تاریک و کم پرتو ایرانی  روشنایی بخشید.   و در پیوند با الکتریسیته شمار بسیار بالایی دستگاه های [الکتریکی] یکی پس از دیگری به کشور ما راه  یافت. 

   از دستگاه های بایا و بسیار سودمند خانگی  (که زندگی را آسان کرده است) تا دستگاه های بزرگ و کارخانه ها  برای ساختن بسیار ابزارهای دیگر!

    دیگر ره آورد باختریان:

   ــ دانش پزشکی، دندانپزشکی، دامپزشکی، روانپزشکی  و جزآن با نبیگ های باارزش در این زمینه ها، که برآیند سده ها پژوهش و کار شبانه روزی دانشمندان و پژوهشگران باختریان بوده است؛ و سالهاست که در دبیرستان ها و دانشگاه های ایران آموزانده می شود.

    ـ نبیگ های بسیار در زمینه دانش گیتیک[فیزیک]، شیمی [ کیمیا]، گویایی[ منطق]، فرازنگی

[ فلسفه] و جزآن.

   پیشکش های سودمند براستی از شمار برون است:

  ـ همه ی دستگاه هایی که در بیمارستان ها برای « کارد پزشکی = جراحی» نیاز است و دستگاه ها و ابزارها و داروها برای دیگر بخش ها. 

 ـ  افزون برآن ماشینهای گوناگون در زمینه کشاورزی، کارخانه ها برای ساختن خود رو، ابزارهای بایا، چرخ های دوزندگی خانگی و چرخ های ویژه برای کارگاه های دوزندگی و کفشگری و بیشمار دستگاه ها و نوآوری ها برای آسایش و داشتن زندگی بهتر!

     سرانجام،  گل سرسبد ره آوردها ؛ این تکنولوژی براستی شگرف !

     آیا شایمند است که اندرشدن واژگان تازی و اندرشدن واژگان لاتین به زبان پارسی در یک پایه ترازو گذارده و داوری شود ؟!

     اگر برخی واژگان لاتین بکار می برند، این خود ایرانی است که از دشمن بخود دشمن تر است!

     باختریان هرگزخواهان آسیب و نابودی زبان پارسی نیستند و نبوده اند ؛ باژگون سالها با پشتکار و دلسوزی سنگنبشته های گرانبهای نیاکان مان را با پرنگری و شکیبایی برگشوده اند.     

نوشتاری از استاد عبدالرحیم همایونفرخ

دستور جامع زبان فارسی ـ هفت جلد در یک مجلد

..............................................................

« .... رواج زبان عربی و بی قدر کردن ایرانیان زبان خود را چنانکه در کتابی تقریبا سیصد سال پیش در نجوم و هیئت نوشته شده است، دیدم که مصنف ضمن شمردن نام ستاره ها و صورت های آسمانی می گوید: ثریا که عوام آنرا « پروین» می گویند ...!!!

با این عبارت رکیک و سست زبان ملی خود را پست شمرده و کلمه ی خوش آهنگ « پروین» را عوامانه دانسته و « ثریا» را تنها بواسطه ی آنکه عربی است اصلی و درست و علمی و زبان

« خواص» شمرده است !این عبارت پیداست که در آنزمان نسبت به فارسی و صرف و نحو ادبیات آن چه اهمیت می داده و با چه نظری آن را می دیده اند...»!

    فرزاد بتهایی   

1 پاسخ

0 تراز
از سوی (164 تراز)

درود بزرگوار 

پیش از هر سخن، خواهشمندم آنچه نوشته‌اید بازبینی کرده و ویرایش نمایید که برخی بخشها هرگز گویا نیست و گویی چند واژه را فراموش کرده‌اید.
بگذریم
با بیشتر بخشهای سخن‌تان همرای هستم، بژ برخی از آن را نه.
آ.
آمدن فناوری‌های مردمان باخترزمین بدان چمار نیست که ایشان آن فناوری‌ها را با دستی گشاده به ما پیشکش نموده باشند، چه بسا برخی از آنان اگر می‌توانستند از دستیابی مان جلوگیری هم می‌کردند! پیشرفت دنیا و زندگی به گونه‌ایست که خواه ناخواه دانش و فن‌آوری در همه جا گسترده می‌شود.
ب.
کندوکاو در زمین‌های ایرانزمین بدست باختریان و رمزگشایی سنگ‌نبشته‌ها و ... برای خشنودی ما نبوده که اگر بود بسیار از آنها را با تاراج نمی‌بردند! چه خوش گفت آن نیکمرد دانا:
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من

بژ از اینگونه چیزها که بگذریم، درباره نابرابری زوان لاتین و تازی با شما همرای هستم. تازیان بیش از هزارواندی سال است که کمر به نابودی ایرانی هر چه در آن بوده و هست بسته‌اند، زوان پارسی که جای خود دارد!
+1
از سوی

 

درود و سپاس
بهم ریختگی از رایانه بود که اکنون به سامان است.
ــ آرمانم از پیشکش ها این نبود که ره آوردها رایگان بوده است! برآیند سال ها و سده ها
کوشش و پژوهش نمی تواند رایگان بوده باشد.
ــ  خاوریان یادمان های باستانی همه ی کشورها را سرمایه و ازآن« بشریت» می دانند.
  براین پایه سال ها  با شکیبایی و پشتکار کاوش و رمز گشایی کرده اند و از رنجی که  کشیده اند بسیار نرمال است که بخشی را به دیرینکده های خاور زمین بفرستند و چه بهتر زیرا مردمان بسیار می توانند بازدید کنند و افزون بر آن اگر نمی بردند چه بر سر آن گنجینه ها می امد خدا می داند!! از این گنجینه ها نمایشگاه برپا می سازند و نبیگی
بسیار با ارزش با چونی بسیار بالا در دسترس بازدید کنند گان است ولی رایگان نیست!
 با مهر 
فرزاد بتهایی

0
از سوی (164 تراز)

برای ویراستاری نوشتار سپاسگزارم.

دوست بزرگوارم، هر دویمان تا اندازه زیادی همراییم و به گمانم همین بسنده باشد که بدانیم هر دو به سوی یک کناره شناور هستیم، تنها شنا کردنمان یکسان نیست وگرنه آرمان یکی‌ست.
تازیان، زوان خود را با زور شمشیر به خوردمان دادند و آرمانی جز نابودی این سرزمین با همه شکوهش نداشتند، بژ مردمان باخترزمین جز در اندک رخدادهایی که آنهم از ناکارآمدی سران میهن بود، تنها سهمی از گوشت تن این شیر زخمی میخواستند که بردند(نوش جان و گوشت تنشان شود که از ماست که بر ماست!)
بگذریم
زوان ما هم اگر با یورش تازیان به ایران با سدی بزرگ روبرو نمی‌شد، به اندازه نیاز بالنده و شکوفا بود که با پیشرفت زندگی همگام شود، ناگفته نماند همچنان که شما هم بدرستی برشمردید، ساده‌انگاری سخنوران و نویسندگان و ... در دوران پس از تاراج تا به امروز هم میخ پایانی این تابوت را کوبیده است. بازهم هزاران درود به بزرگانی چون فردوسی که کوشیدند و پاسدارانی بس شایسته برای این زوان شدند.
امیدوارم بتوانیم راه ایشان را ارج نهاده و پیش ببریم.
شب خوش و روزگار به کام
خسروشیری

گفتمان های پیشنهادی

+1 تراز
2 پاسخ
آغاز گفتمان مارس 5, 2016 در زبان و گویش از سوی ورجاوند (926 تراز)
0 تراز
0 پاسخ
آغاز گفتمان دسامبر 6, 2023 در پالایش زبان از سوی فرزاد بتهایی
+2 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان سپتامبر 15, 2020 در نسکشناسی پارسیک سره از سوی فرزاد بتهایی
+1 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان دسامبر 3, 2017 در نیمزبانان از سوی مهدی زیدآبادی نژاد (3,641 تراز)
+2 تراز
4 پاسخ
...