درود
با تکیه بر فرمایش خودتان پاسخی از میان پاسخهای پرشمار را برگزیده و مینویسم:
آ. بزرگوار، میگویید «عربها با پارسیان هزاران سال همزیستی داشتهاند».
دراین زمینه خواهشمندم بفرمایید بنخان شما چیست؟
ب. «... صدام ایران نباشیم»!
نخست اینکه دوست پرتلاش و دانایمان بزرگوار ВОСПУҲР هرگز پیشنهاد دگرگونی نام اهواز و جایگزینی آن با واژهای دیگر را ندادهاند. بژ اگر هم چنین بوده باشد، نه تنها گناهی نکردهاند، که نیک بسیار هم بجاست!
خود من تا پیش از این هرگز آنچه ایشان درباره نام اهواز و ریشه و پیشینه آن فرمودند را نمیدانستم!
مردمان با هر زوانی میتوانند با هم زندگی کنند اما نامردمان بدخواه جایی در میان ندارند.
شمایی که از عربها و همزیستیشان با پارسیان میگویید، همان عربها چند بار، کی و کجا فرمودههای بزرگانشان در پست و دون خواندن پارسیان را رد کرده باشند و شرمگین و پشیمان باشند و به نادرستیشان گواهی دهند؟
چند بار، کی و کجا همان عربها رفتار ددمنشانه، بدوی و وحشیانهی نیاکانشان را نکوهیده و از مردمان سرزمین پاک اهورایی ایران پوزشی هرچند ناچیز خواسته باشند؟
مادران و خواهرانمان،
کودکان و پیرسالان نیز،
هیچیک از دژخیم شب در امان نماندند،
از ارمغانآورندگان سیاهی،
از سپاه خدا!
از گرداندن مادران و خواهرانمان با تنی برهنه در کوی و بازار، به نام خدا!
مگر میتوان مردم بود و اینچنین نامردمی کرد؟
بر ایرانیان نمیتوان خرده گرفت که اینچنین ژرف از عرب رنجیده و آزده باشند.
هممیهن گرامی،
اینجا ایران است و مردمانش ایرانی،
عربزوان بژ ایرانی،
کردزوان، ترکزوان و لرزوان،
گیلکی، مازنی، بلوچ و پارسزوان،
... بژ ایرانی
عرب در این میانه جای ندار و هرگز هم نخواهد داشت،
از هیچ تلاشی برای زدودن هر چه از آن نامردمان بر جای مانده فروگذار نخواهیم کرد.
دیگربار که برآن شدید تا ایشان را در کنار ما بخوانید، پیشتر اندکی ژرفتر بیاندیشید.