0 تراز
490 بازدید
در واژه شناسی-ریشه شناسی از سوی

کلماتی که آخر آنها قاف دارد.مثل روستای نوق(رفسنجان). وامق .ییلاق قیشلاق .ایرانق .زرنق .خاروانق. شور دره ق. سرین ده رق. متنق. الانق شال وار جیق .هیق .آلاچیق. قاشیق. قاتیق. تجریق. میق .منیق.ا یلانیق الن جارق .درین درق .طوق. قویجاق .قلعه جوق .مونق .آروق .ایرنق. گوکدرق.آرموداق. ایورق .یرنلیق .یرزلیق. میدان جوق .النجق .اوچ درق.خرم درق. اویلق. بیرق. ورنق. الوانق .زوارق .بوق .آونلیق .ایشلق. نشق. هلق. بافق در یزد .اویلق در ورزقان، نیارق در نمین اردبیل .فیروق در خوی. برندق در هشت جین اردبیل. خرانق در یزد. پل مردق در مراغه .الازیق در ترکیه. نیاق در قزوین،چاراویماق،اهل مرستاق(مازندران روستای گلیرد،گول یوردی). دهلیق در( ورزقان ) .آلاجیق ابریق(تنگ های مسی که سر سفره روی تشت می گذاشتند) ابلق(حیوان دو رنگ ،ابلک) پاتوق قوناق(مهمان،خانه ی قصر مانند) خونیق،برزندق،روستای نودوزق در میانه..روستای کرنق(آب سفید خلخال،آغ سو)... ارونق(ار ونق)غین وقاف در فارسی نیست.ارونق یک کلمه ی تورکی است.اکثر جای مکانها در تورکی به قاف ختم می شود.مثل.نودوزق.ایلانیق.ایرانق.زرنق.مته نق(متنق).میه نق(مینقی).بافق.زرنق.خرنق.قشلاق.ییلاق

3 پاسخ

+2 تراز
از سوی (4,357 تراز)

درست است بیشتر واژگان با قَ ریشه ی ترکیک دارند. برخ-ی نیز ریشه ی ایرانیک. واج غَ ایرانیک است اگرچه مانند قَ گفته ببود.

+1 تراز
از سوی (3,641 تراز)
در این باره بخشی از نوشته ی دکتر محمدجعفر ملک زاده پیرامون نام شهرهای ایران آورده می شود :

هنگام معرب شدن گروهی دیگر از نام‌های شهرها و آبادی‌های ایران، «ک» تبدیل به «ق» شده است. مانند کدرو، کومش، کهستان، کهرود، کهن دژ، کرمانشاهان، تالکان، ابرکوه، کلید، خورزوک و کاشان که تبدیل به قطرو، قومش، قهستان، قهرود، قهندز، قرمیسین، طالقان، ابرقوه، اقلید، خورزوق و قاشان شده‌ است.

0 تراز
از سوی (1,167 تراز)

درود در کهن متن ها از اوستایی و پارسی باستان، تکواژ ق و غ هر دو بوده اند و کاربرد داشتند ولی در پارسی میانه به ک و یا خ بدل شدند.

0
از سوی (471 تراز)
بن مایه‌ی(منبع) گفتارتان چیست؟
در الفبای پارسی باستان(میخی) / الفبای اوستایی / الفبای پهلوی  در هیچکدام حرف «ق» وجود ندارد! و این حرف از عربی و ترکی وارد فارسی گردیده، که امروزه هم در گفتار کسی ق را بکار نمیبرد تنها به گونه‌ی نوشتاری کاربرد دارد.
در کل واژگان که در فارسی ق دارند سه دسته اند:
1.ترکی هستند: اتاق / اجاق / قاشق
2.عربی هستند: قریب / قتل / مقبره
3. معرب هستند(واژگانی فارسی هستند که عربی‌وار شده اند): خندق‌(کندک) / قشنگ‌ (خشنگ) / ابرقوه (ابرکوه) / قومس (کومش)

+1
از سوی (1,167 تراز)

درود 

سپاس از آگاهی و خرد شما 
بله درست میگویید ق در زبانهای ایرانی نیست ولی تکواژ (غ) یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین حروف زبان‌های ایرانی کهن بوده که در خیلی از واژگان امروزی بجا مانده است :

۱- اوستایی : دَغَ / پارسی نو : داغ 
۲- اوستایی : درَاُغَ / پارسی نو : دروغ
۳- اوستایی : رَاُغنَ / پارسی نو : روغن
۴- اوستایی : وَزَغَ / پارسی نو : وزغ 
۵- اوستایی : مِرِغَ / پارسی نو : مُرغ 
۶- اوستایی : مُغو / پارسی نو : مُغ 
۷- اوستایی : مَئِغَ / پارسی نو : میغ (ابر)
۸- اوستایی : مَغَ / پارسی نو : مغاک (گودال)
۹- اوستایی : بَغَ / پارسی نو : بَغ (خدا)
۱۰- اوستایی : مَرِغا / پارسی نو : مَرْغ (چمنزار ، مرغزار)
۱۱- اوستایی : تَئِغَ / پارسی نو : تیغ
۱۲- اوستایی : دریغَو / پارسی نو : درغوش (درویش)
۱۳- اوستایی : رَغا / پارسی نو : ری (شهر)
۱۴- اوستایی : پَیتی غامَ / پارسی نو : پیغام 
۱۵- اوستایی : تیغرَ / پارسی نو : تیغ 
۱۶- اوستایی : دَرِغَ / پاسی نو : دی

گفتمان های پیشنهادی

...