+1 تراز
798 بازدید
در پالایش زبان از سوی (2,031 تراز)
ویراست در از سوی

درود،


  • برای ویژه واتان رخشانگاهیک زیر، برابرانی یافته ام، بژ اندرباره درستی آنان گمانوند هستم:

اکتورکنشنماگر؟ کنشنما؟ (آیا بازیگر درست است؟ چون 

برای واژه player، اندر تنورزیان گوناگون هم، بازیگر 

اندرورزانده می شود. همچنین، آیا کنشنما خود کننده 

است، یا باییم گفتن کنشنماگر؟ اندر کنشنماگر، انگار ۲ بار 

پسوند را افزوده ایم: کنش+نما+گر)

شخصیت منفی و مثبتهاییک کنشنما؟ ناییک کنشنما؟

شخصیت اصلیبنیادیک کنشنما؟

شخصیت پردازیکنشنماگری؟ کنشنما آرایی؟

پرسوناژبنیادیک کنشنما؟


  • نتوانستم برابری برای ویژه واتان زیر یافتن:


شات؟

لانگ شات؟

پلان؟

پلات؟

میزانسن؟

ملودرام؟

سدا گذاری؟

پانا ویژن:

پانوراما:

سینه راما:

فریم؟

قطع ۳۵ میلیمتری؟

سانسور، سانسور کردن؟ (گرفته شده از censere اندر 

لاتینیک، به مانیک وهاگ بردن، داوری کردن کار دیگران

فرم (شکلروایی؟

کات، کات کردن (cut): برش؟ (گمان می کنم واژگان کارد و کرت، با واژه cut هم ریشه هستند)

لژ خانوادگی؟ (گرفته شده از loge اندر فرانکیک، به 

مانیک جایگاه توانگران و مهسالاران اندر نمایشخانه)

دیافراگم دوربین؟

جلوه های صوتی (sound effects): ؟

اسلو موشن (تصویر آهسته): ؟

فست موشن (تصویر تند): ؟

فست فوروارد (برای نوار): ؟

ریورس، یا ریوایند (برای نوار): ؟

پلی کردن نوار (play): ؟

دکوپاژ؟

پلاتو؟

تیلت، تیلت کردن؟

پن، پن کردن؟

زوم، زوم کردن؟

دالی، دالی کردن؟


  • برای ویژه واتان زیر برابرانی یافته ام، و گمان می کنم درست باشند.


ویزورنماگاه یاب؟

فکوسپیدایی؟

وایپ کردنجاروب کردن؟ (بهتر است واژه دیگری را بتوان 

اندرورزاندن، تا با جاروبی که برای پاک کردن می 

اندرورزانند، نادرست نه پندارده شود)

آمبیانسنوفه پیرامونیک؟

نورپردازیروشنی آرایی؟ پیروگ (فروغآرایی؟ پیروگ 

(فروغپردازی؟ (گمان نمی کنم اندرورزاندن پرداختن 

درست باشد)

نریشن، نریت کردنبازگوش؟ بازگفتن؟

POV: دریچه نگر؟ دریچه وینش؟ نگرگاه؟ وینشگاه؟ 

کلوز آپنمای نزدیک؟

اینسرت، اینسرت زدنمیانیک نما؟ میانیک نمایاندن؟

سکانسپیایند؟

نگاتیوناییک نوار؟

مونولوگتک سخنگوی؟

دیالوگدو سخنگوی؟ چند سخنگوی؟

منشی صحنهنماگاه آرا؟

لوکیشنجایگاه؟

سینماتوگرافیرخشاننگاری؟

کنتراستناهمتایی، همیستاری، همبسانی؟

کالر بارکشه رنگ؟ کشه رنگان؟

کلاکتتخته پنگ زن؟ پنگ زن؟ (از پهلویک panag zadan برای برابر واژه clapperboard اندر زوان انگلیک)

کادر، کادر بندیپیرابند، پیرابنداندن؟

فیلمنامهنگارجنبنامه؟

سناریونما نگاره؟ نما نامه؟ (از scena اندر لاتینیک، به 

مانیک دورنما/کابنهچشمابگن، گرفته شده است)

فیلم مستندتزددار نگارجنب؟

فید ایناندر انبیردن؟ اندر ستردن؟

فید اوتبیرون انبیردن؟ بیرون ستردن؟

فلش بکپس گدرش؟

فلش فورواردپیش گدرش؟

اپیک فانتزیپندارگین پهلوانیک؟ پنداریک پهلوانیک؟

درام، دراماتیکاندوهبار؟ کشمکشوار؟ کشمکشناک؟ 

کشاکشوار؟ کشاکشناک؟ 

علمی تخیلی (سای فای): دانشیک پندارناک؟ دانشیک پنداریک؟

فوکال پوینتکیانیکگاه؟

نقطه کانونیکیانیکگاه؟

Focal length: کیانیک دوری؟

آنامورفیکترادیسانشیک؟ فروریزشیک؟

طراح دکورآرایه گر؟ فرانداز آرایه؟

گریمچهره آرایی؟

دالبی دیجیتالماره ایک کم نوفه؟

دالبی ساراندپروندشیک کم نوفه؟

استریوچند آوا؟

استریو فونیکچندآواییک؟

مونوتک آوا؟

سیگنال صوتیسداییک ورمه؟

سدا برداریسدا اندر اندوزی؟

سینما سکوپپهن رخشاننگاری؟ ترادیسانش نگاری؟ فروریزش نگاری؟

سینک کردنهمزمان کردن؟

سوپر ایمپوزابر نهادن؟ ابر آمیختن؟

سابتایتلزیرنویس؟

ژانردسته؟ گونه؟

بک گراندپسیک نما؟ پس زمینه؟

فورگراندپیشیک نما؟ پیش زمینه؟

تراژدیآزرنگ؟ سوک؟

تروکاژ (حقه سینمایی): فریب نمایی؟

سوژهایر؟، ایرو؟ ارو؟

جلوه های ویژهفریب نمایی؟

تیتراژپیایند پیشنام؟ پیایند برنام؟

تایتلپیشنام؟ برنام؟

آنونسآگاهه؟

سن تئاترنماگاه نمایشخانه؟

دیزالو، دیزالو کردنآمیزش، آمیزاندن؟ انبیردن؟ (انبیردن 

برای فید کردن اندرورزانی شده استاندر فید کردن، فرتور 

به تاریکی و سیاهی می گراید، نمیدانم آیا اندرورزاندن 

انبیردن و ستردن، برای تاریک شدن درست است یا نه؟)

زاویه دیددریچه نگر؟ دریچه وینش؟ نگرگاه؟ وینشگاه؟ 

2 پاسخ

+2 تراز
از سوی (4,357 تراز)
ویراست در از سوی
نِما اندر کنشنما پسوند نیست، بیک کوتاه ببوده ی نماینده یا نمایاننده است و نیاز-ی به پسوند-ی دیگر ندارد.
سناریو، داستان فیلم و به افزون کنشان اندر فیلم است اگر نگارجنب را فیلم بدانیم پس شاید سناریو = نگارجنبنامه باشد.
زاویه ی دید : گوشه ی نگرش؟
شاید واژه ی «نگارجنب» برای برخ-ی کسان خنده‌ناک و نادرست باشد. بدین کسان میاپسپارم (سپارش میکنم) واژگان آمیزَیک اندر زوان چینیک را بپالند (بررسی) چون زوان چینیک نه پیشوند دارد نه پسوند تا اندازه-ای که  میدانم. اگر چه از این گونه واژگان نیز اندر دیگر زوانان آریاییک (مانند آلمانیک)  بسیار اند و بی بهره‌وری از پسوند و پیشوند ساخته ببوده اند.
با تنها زمترا کردن و افسوساندن و خندیدن به چُنین واژگان-ی زوان پارسیک نیرومند و توانا نخواهد ببودن. بهتر است تنبل نباشیم و برابرواژگان گوناگون (نه گونه‌گون) پیش بنهیم تا زوانمان بهتر ببود.

ستایش و خوارداری بیشتر از اندازه ی زوان پارسیک تنها تباهاندن زمان است. زوان نه نیاز-ی به ستایش دارد نه خوارداری. اواز باییم به نیرومند کردن آن و پاسداری از آن بپردازیم.
همیشه برای برابرواژه‌یابی نخست به واژَنامگان یک زوانیک بنگرید و ببیند آن واژه چند چمه دارد.
+1
از سوی (2,031 تراز)
ویراست در از سوی

درود،


شاید برای اینکه جنبیدن را، بیشتر برای ابدامان می 

اندرورزانند، تا نگاره و فرتورمی توان به جای نگار جنب، به 

جای [تصویر متحرک]، از    ēvarzīdan اندر پهلویک، بهره 

بردنمیتوانیم گفتن اورزیگ نگار، اورزیگ فرتور، یا اورزیگ 

پیکر.

افزون بر این، شاید هم چندان نیاز ندارده باشیم، که برای 

تک تک واژگان اندر زوان انگلیک، یک برابر بسازیم، چون 

زوان انگلیک هم خود، آمیخته چند زوان یوناییک، و 

لاتینیک و آلمانیک استنمونه وار، واژگان movie و film 

(نه به مانیک نوار)، می توانند هردو، اواز به مانیک یک واژه 

اورزیگ نگار” باشند. Film از آلمانیک، و movie از 

لاتینیک گرفته شده است

(اندرباره اینکه اورزیگ نگار، برابر فرزامی برای هردو واژه 

هست، یا اینکه باییم برای animation، یا video، برابران 

جداگانه سازاندن، می توانیم بیشتر گومان کردن)

+2
از سوی (4,357 تراز)

به باورم چمه‌وار (از نظر معنا) اورزیک فرتور/پیکره بهتر است. «نگارجنب» نه «نگار جنب» یک واژه (یِ آمیزَیک) است بژ «اورزیک فرتور» دو واژه. برابرواژگان تک و (کمابیش) کوتاه به برابرواژگان دوتایی و سه‌تایی برتری دارند.

0
از سوی (2,031 تراز)
šâyad negârevarz? 
+1 تراز
از سوی (1,167 تراز)

درود 

من درباره رخشانگاه آگاهی ندارم بیک: 
واژگان زبان پارسی در ریخت(چهر)(شکل) ساده همگی واژگان کنندگی اند، پس کنشنما به تنهایی درست است و نیازی به پسوند گر نیست.
واژه ی اصلی، پارسی است و میتوان خودش را بهره گرفت.
Shot  به مانای بسته است میتوان بستک،بستگ، بستال و... را گزید که با واژه بسته نیز درهم نیآمیزد.
Long Shot  به مانای بسته ی دراز یا تال است میتوان تالبستگ یا درازبستگ را گزید.
تال به مانای دراز و بلند(همریشه با Tall و طول مانند تالش، تالگان(طالقان))
Plan: برنامه، نخشه(نقشه)
Plot: نخشگان، نخشمان
سداگذاری که پارسی است.
Melodrama: اشغنما
اشغ(عشق) از ریشه اشک است.
Cinerama: دیدنما
Panorama: دورنما، گسترنما، همه نما، زنجیره نما
Panavision: فراگیرنما
Frame: قاب، کالب
Misancene: نماسامان
قطعه: قطع از ریشه کوت در پارسی برگرفته شده و همریشه با Cut است میتوان کوتاک، کوتگ، کوتان را برگزید.
زادواژگان(مشتقات) از ریشه کوت: کوتاه، کوتَک(کوچک)، کوتوله و... 

وخت ندارم وگرنه برای تک تک واژگانی که گفتید برابر یابی یا برابرسازی میکردم.

گفتمان های پیشنهادی

+1 تراز
2 پاسخ
آغاز گفتمان نوامبر 23, 2021 در پالایش زبان از سوی takug (2,031 تراز)
+2 تراز
4 پاسخ
آغاز گفتمان دسامبر 4, 2021 در زبانشناسی از سوی takug (2,031 تراز)
0 تراز
2 پاسخ
آغاز گفتمان ژوئن 13, 2021 در پالایش زبان از سوی takug (2,031 تراز)
0 تراز
2 پاسخ
آغاز گفتمان می 9, 2021 در پالایش زبان از سوی takug (2,031 تراز)
0 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان می 9, 2021 در پالایش زبان از سوی takug (2,031 تراز)
...