+3 تراز
490 بازدید
در زبانشناسی از سوی (2,031 تراز)
ویراست در از سوی

drud,


barây e sâxtan e barâbarvâža barây e vâžagân e žâvida šoda andar zovân e englik (o basyâr i az zovânân e orupâik), ke bâ âmixtan e nevisagân e naxost e cand vâža, sâxta šoda and ce piš mineh id? nemunavâr,


[LCD: Liquid Crystal Display

LED: Light Emitting Diode

HTML: HyperText Markup Language

CPU: Central Processing Unit

MOSFET: Metal Oxide Semiconductor Field Effect Transistor

JFET: Junction Gate Field Effect Transistor

UN: United Nations

HIV: Human Immunodeficiency Virus

IQ: Intelligence Quotient

SUV: Sports Utility Vehicle

UFO: Unidentified Flying Object

MBA: Masters of Business Administration

arctan: Inverse Tangent Function

coth: Hyperbolic Cotangent Function

PDF: Probability Density Function

RPM: Revolution Per Minute

EMI: Electromagnetic Interference

CNG: Compressed Natural Gas

ISO: International Standard Organization

GIS: Geographical Information System

FM: Frequency Modulation

AM: Amplitude Modulation 

RAM: Random Access Memory

ROM: Read Only Memory]


o basyâr i fandâvarigân vâžagân e digar.


âyâ sâxtan e barâbarvâžagân, bâ in šiva dorost ast? nemunavâr:


[MOSFET: Metal Oxide Semiconductor Field Effect Transistor] -> žqarin zangârik nimarasânâik raxmik maydânik tarâbarag? -> žznrmt? 


beež agar vâža ye sâxta šoda, vâkâ nedârda bâš ad (mânand e žznrmt), ceguna bây im ân râ dranjidan? 


andar zovân e englik, agar vâža ye sâxta šoda, vâkâ nedârda bâš ad, har nevisa râ, jodâgâna midranj and, nemunavâr, 


[CNG]: inguna midranj and: si en ji


barx i karatân, vâžagân i ke vâka dâr and râ ham, bâ in šiva midranj and, nemunavâr,


[AM]: inguna midranj and: ey em (inguna nemidranj and: am)

3 پاسخ

0 تراز
از سوی (4,357 تراز)
ویراست در از سوی
این یک-ی از شیوگان نادرست واژه‌سازی اندر زوان انگلیک یا دیگر زوانان است. هنگام-ی که کوشش را کنار نهاده اند به ژاواندن واژگان و سهمانان پرداخته اند. شاید این شیوه ناچارانه به چِم (علت) کوتاهی زمان میان ساخته ببودن و اندرورزیده ببودن بوده است. با این همه  کرویزیک (منطقی) است که روز-ی به جای این ژاوواژگان برابرواژگان درست را بیابند یا بسازانند.
چنین شیوه-ای بر زمان آموختن و یافتن چمه ی درست واژگان افزاید. شاید اندر بنیاد نام این شیوه واژه‌سازی نباشد اواز چیز-ی مانند تندنویسی و تندخوانی واژگان و سهمانان است. چون ساختن واژگان یا ویژه‌واتان کوتاه و فشرده زمانبر است و ناچارانه برای زودانه رساندن پیام این شیوه را گزیده اند و برابرواژه‌یابی درست و کوتاه را فراموشانده اند یا کنار نهاده اند.

ایاسش (یاداوری) : نمونه کارواژه ی ژاویدن. هنگام-ی که خواهید آن را به سان (باب) معلوم و گدرا اندرورزاندان بایید گفتن : ژاواندن. اگر نه سان مجهول آن  «ژاویدن (خلاصه شدن)» است و «ژاوانده شدن» نادرست است.
همچنین دیده ام که نوشته اید «سازانده شدن» این نیز نادرست است. و درستش «ساختن= (یا) ساخته شدن» است. اگرچه هنوز نتوانسته ام سیچ-ی درست به کارواژگان دادن و پرسمان گدرا و ناگدرا بودن واژگان و نیز شیوه ی معلوم و مجهول کردن همه ی کارواژگان اندر سره پارسیک هنوز سیچمند (منظم) نببوده است. چون ناچار ایم چند شیوه برای سیچمند کردن کارواژگان داردن و دشخواری آن بسیار است.
+1
از سوی (2,031 تراز)
ویراست در از سوی

sepâsmand am. 

andarbâra ye kârvâžagân e godarâ o nâgodarâ, jodâgâna, govmân i râ, xvâh am âqâzândan. 

hanuz ustigân nist am ke ceguna mitavân im, eevâz bâ andarvarzândan e yak, yâ do vâža  ye kutâh, barây e žâvvâža ye drâz i mânand e [MOSFET], ke az šaš vâža sâxta šoda ast, barâbarvâža i farzâm sâxtan.

barx i az barâbarvâžagân, andar sanskrit, az payvandândan e do, yâ se vâža, sâxta šoda and, o hamconân drâz hast and, nemunavâr, yantradvicakrikâ (यन्त्रद्विचक्रिका) (payvandândan e se vâža ye yantra, dvi, o cakrikâ), barây e [motor cycle].

0 تراز
از سوی (141 تراز)
ویراست در از سوی

درود


واژه‌های رواگ و روال در همه‌ی زبان‌ها از چونین پث ای گذشته اند و برساخت واژه با این روش مانند ِ شسپاندنِ روند کند فراگشت است با ژنافندbiotechnology در پرهوم( طبیعت).

-مانک( مثال)
•وایسادن< وا-ایستادن< اپاز( ائیپی+از)+ ای( ادی)+ استه+ ادن
- vaisadan< vaistadan< va( apaz: aipi+az)+ i(adi)+ sta+ adan
vaisadanپس ژاویدن روش ای است که مرانه خواستی گیاسید( به وقوع خواهد پیوست).

-همزمان برخی از واژه‌های آورده شده را توان در پارسی به‌سانِ یکپارچه فرآورد. با این روند:
-هوشمره: IQ  - HM
-کراوش: cross over/ SUV - KVS
-نادفیا: UFO - NDF
-بازرمس: MBA - BZM
-آلومگناسد: Ulomagnusad EMI - UGS
-آبگینش: LCD - UBG
-فرایندکانیو Faruyandekuniv( fruyande+ kun+ iv) 
CPU - FKV

و با همین روش توان نوواژگان ای ایاسید:
- ارفستاد:AFS  ISO
*ارگ فرازجهانی استانداشت< ار(گ)+ ف( رازجهانی)+ ستا(ن)+دا(شت)= ار+ف+ستا+د [ افس AFS]
0
از سوی (4,357 تراز)
ویراست در از سوی

هنجار زوان پارسیک مانند دیگر زوانان نیست و از هنجار یا هنجارواره ی (شبه هنجار) آنان کورانه پیروی نکند.

0
از سوی (141 تراز)

جناب هنجارشناس:

درس یکم: در هنجار پارسی نو زبان، زبان است و نه زوان و نه هیچ چیز دیگر.
درس دوم: از بازکاری خود به‌پرهیزید و اگر با کسی نوآور برخورد می‌کنید، به‌کوشید از او جویان شوید.
درس سوم: دامنه‌ی دانش خود را به‌گسترانید که بدینسان کورانه گامیدن است و نیچ.
0
از سوی (4,357 تراز)
ویراست در از سوی
من پیشنهاد میکنم اویاکرن پارسیک را دوباره از آغاز نزومانوار به‌اموزید. و تا اندازه ی میانگین (متوسط) با دانش زوانشناسی آشنا ببوید آن هنگام است که سخن و شیوه ی مرا بهتر خواهید اندریافتن. شالده ی دانش من بر زوانشناسی ی راستین است اگر با من نه همداستان اید کفا ی من نیست.
اگر دانشم به اندازه ی شما یا کمتر از شما بود کارم اینجا اواز پرسیدن از دیگر کسان دانا میبود نه چیز-ی دیگر.
0
از سوی (141 تراز)

پیشنهاد من به شما این است که از پنگاشتِ “خود-زبان‌شناس-پنداری” بیرون بیایید

و تا این وست با خود و دیگران درگیر نه‌باشید.
شیوه‌ی نگارش شما چونان کژتاب است که نتا بررسی و سگالش را نه‌شاید.

با هنجارشکنی نمی‌توانید خود را داناک نشان دهید، این روش روان-درستی کسان را خواستی پرسیهید.
به گفته‌ای دیگر به روان پزشک سری به‌زنید، بد نیست.
شیوه‌ی واژه‌پردازی من فراتر از دانش و درک هوشمره‌ی پایین‌تر از میانگین است.
که این خب سرشتین است و نه‌توان کار ای برای شما کرد.

در پایان از این پس تنها خواننده‌ی نوشته‌های من باشید تا کمی بیاموزید، نیازی به پیواز نیست.
0
از سوی (4,357 تراز)
پنگاشتن . [ پ ِ ت َ ] (مص ) نقش کردن .(آنندراج ). و ظاهراً این کلمه تحریف بنگاشتن است.
نیز آموختن ویژه‌واتشناسی  terminology را نیاز دارید.
0
از سوی (141 تراز)

ابلوک نه‌باشید. نیازی به پیواخت شما نیست.

*پنگاشتن: توهم زدن
*وات: حرف الفبا
*مریک‌شناسی: terminology 

-فرسته‌های مرا دنبال کنید تا بیشتر بیاموزید.
0 تراز
از سوی (471 تراز)
ویراست در از سوی

برای این پرسش ۳ راه میتواند کارگر باشد:

۱-همین ها را وام واژه بگیریم.
۲- واژگان سازنده‌ی این «سرنام‌ها» را برابر سازی کرده (هم میتوان برابر ها را بگونه جمله بکار برد و هم از برابر ها «سرنام» فارسی ساخت) 
۳-برابرهایی کوتاه بسازیم که بتواند چم آن واژگان که سرنام از آنها ساخته شده را برساند(هرچند کار بسیار سختی است)
…......................................................
به شخصه که سرنام‌سازی را بد نمیدانم (اما زیاده‌روی نباید کرد):
نمونه‌ی خوب : پهپاد (پرنده هدایت‌پذیر از راه دور)
.........................................................
از نگر آوایشی، سرنام ها بگونه الفبایی فارسی بکار میرود: ش.م.ر (شِ.میم.رِ : شیمیایی.میکروبی.رادیواکتیو)

یا برای سادگی در آوایش، برخی واکه‌ها به آن می‌افزایند یا دگرش صدایی میدهند: 

۱-افزودن واکه‌ی کسره به ن : نِزاجا (نیروی زمینی ارتش جمهوری ایران)
۲-دگرش صدای «ای» به «آ» در سرنام : هُما (هواپیمایی ملی ایران)

گفتمان های پیشنهادی

...