پرسشن نخست: ریشه واژه پرتو چه است؟ کارواژه tapati اندر واژه نامگ سنسکریت، هم پد چم تافتن است، هم پد چم درخشیدن.
तपति {तप्} | verb 1 | tapati [tap] | shine |
तपति {तप्} | verb 1 | tapati [tap] | heat |
بژ انگار چم تافتن، پد چم گرم کردن نزدیگتر است تا درخشیدن. پیوند زیر را دنبال کنید:
https://en.m.wiktionary.org/wiki/तपति
اندر سنسکریت توانیم با افزودن پیشوند -pra، کارواژه pratapati را ساختن، که هم پد چم تافتن است، هم پد چم درخشیدن.
प्रतपति {प्रतप्} | verb | pratapati [pratap] | shine |
प्रतपति {प्रतप्} | verb | pratapati [pratap] | heat |
آیا ریشه واژه پرتو، کارواژه pratapati است؟
=======================================
پرسشن دُیُم: آیا بهتر نِسْت برای کارواژه [radiate]، پاچکرت کارواژگان “پرتو افشاندن”، یا “تاباندن”، کارواژگانی مانند payrôgidan، payrôxšidan یا rôxšidan را سودانیم؟ چون این کارواژگان از ریشه کارواژه [ruc] اندر سنسکریت اند که پد چم درخشیدن است، اود چم کارواژه تافتن نیز، پد گرم کردن نزدیگتر است تا درخشیدن. پیوندان زیر را دنبال کنید:
https://en.m.wiktionary.org/wiki/रोचते#Sanskrit
https://en.m.wiktionary.org/wiki/Reconstruction:Proto-Indo-European/lewk-
https://en.m.wiktionary.org/wiki/رخشیدن#Persian
https://en.m.wiktionary.org/wiki/فروغ
هرچند، پدیرم که هنگام افشانده شدن پَیرُخشیزَگان [فوتون ها]، اود کوفتَه شدن آنان، پد یک پرموتَه [جسم]، مانند جامَگ [لباس]، گرما زایاندَه شود. بژ باییم چم گرم کردن، اود چم درخشیدن را، برای واژه [radiate]، از هم جدا کردن.
نمونه وار، چم واژه [radiator]، پد گرم کردن نزدیگتر است، بژ چم واژگانی مانند [radio]، [radiology]، [radiologist] پد درخشیدن نزدیگتر است تا گرم کردن.
یا نمونه وار، چم [radiation therapy]، پد گرم کردن نزدیگتر است، پس باییم واژه tâbânešndarmângarih را سوداندن، نِه واژه payrôgešndarmângarih.
توانیم واژگان زیر را پیشنِهادن:
رادیاتور (شوفاژ): tâftâr
رادیو: ?payrôxšgir?, payrôgsetân
تشعشع: payrôxšešn/payrôxšandagih/payrôxšidârih
تشعشع کردن: payrôxšidan/payrôgidan
تحت تشعشع قرار دادن: payrôxšândan/payrôgândan
مشعشع: payrôxšândag
تشعشعی: payrôgešnig
رادیوگرافی: payrôxšnegârih/payrôgnegârih
رادیولوژی: payrôgšnâsih
رادیولوژیست: payrôgšnâs
رادیوتراپی: tâbešndarmângarih
رادیو تراپ: tâbešndarmângar
اشعه: payrôxš/payrôg
فوتون: payrôxizag
اثر فوتوالکتریک: payrôgvirôxšzâyih
فوتونیک: payrôgešnig